Quantcast
Channel: دروازه ایی به اعصار باستان
Browsing all 10 articles
Browse latest View live

هبوط

از آدمیان در نهایت یافتم آن کس را که گفت : ما وارث تناسخ چشم های بسته اییم . *** والاحضرت سرور السلاطین جاوید الحکومه ملکه اعظم و امپراتیس سرزمین نیک بخت مصر و دیگر مستعمرات و ار نسل برتر سلاطین خردمند...

View Article



زمین پینت بال

شب هایمان خلاصه ایی از روز هایمان بود . چون سواری سیاه آرام در میان مردمم می گشتم و کس غم به دل نمی پذیرفت . چه که خبر ها شایعه نبود و مردم با آمدن شاه بر نمی خواستند ! شب هایمان حکومت نظامی شده که اگر...

View Article

مطالبی از نگاه آنانی که نا گفتنی اند

بسیاری از کسانی که زنده اند حقشان مرگ است و بسیاری که مرده اند ، حقشان زندگیست . افسوس . افسوس که برخی از آنان  "مخلوق"  اند و مخلوق نباید هیچگاه با خالق برابری کند . به سان یکی از آنان که باعث شد...

View Article

مبنای بینا

گفت ای دل زین بهاران کین چنین غوغا کنی پس ز خاطر برده ایی ، سوگ شکاف صدر را پس ز جسمت شسته ایی داغ غم بسیار را گر چنین مستانه می خندی و شیدا می شوی چشم بر بگذشته بستی و جوانی می کنی بحر دم فجار تاریخت...

View Article

دست بوس

اندوه و شرم دارم از تلمیح به آنچه در پیش نوشته ام . وه که اینک افتاده ام از اسب . از عصر حیرانم که خویشتن داری بس است یا باید صبورانه دست درازی های کهتران را به نوش جان کشید . بر سریر وارونه شان...

View Article


چراغ واژگون

نغمه خوان در گوش من با هر تلمیحی رعشه بر قلب ناآگاهم می فکند . بر دلیل هر آنچه که اکنون می دانم ولی نمی خواهمش زمانی نور بر ابصار خود فکندم که آزرده بودمش . بر هر دری کوبیدم . نالان و اشک ریزان و خون...

View Article

منم این باده شکن

اندک حماقت و تزلزلی کردم و اعتقادم سست گشت . عقیده ام که با شیره جانم به درون آمده و با بصیرتم به برون می رود از این متعفنان آراسته به دروغ دور باد . سالهاست که سوسوی حق را با جامه های لطیف الوان...

View Article

کیوان بی استون

  آسودن بر کوهی به ستواری ابد و گوش سپاریدن بر نغمه بی حصر سکوت وار همان و بر کام کشیدن شم روح افزای آن طرگان ز جا جسته و رنج بی حاصل در گوهر نرگس دوست سفتن خوش است ... اگر توام خروش باشد .غرش تن بر...

View Article


دژ هایی به ستواری چشم های مه آلود

هر هزار نگهبانی چون چشم لایزال باستان گذاری و هر مشت از خاک در بر هزار سطح بارو تنگ گیری جز تو کسی را فرو انداختن پرده ها ز فرط عادت و خستگی چون توان ؟  

View Article


steem & putrefy

View Article
Browsing all 10 articles
Browse latest View live




Latest Images